مامان جونم واسم کتاب شعر گرفته به اسم قوری قوری . وقتی مامانی واسم شعرشو می خونه منم ادامه اش رو می خونم این کتاب شعرمو خیلی دوست دارم
اینم شعری که من و مامانی با هم می خونیم
مامانی : شلوپ شلوپ شالاپ شالاپ چی می شنوی؟
من : صدای آب
مامانی:بیا بخون با آب و
من:تاب
مامانی :یه قصه از برای
من:خواب
مامانی:میون جنگلی
من:بزرگ
مامانی:پر از پلنگ و فیل و
من: گرگ
مامانی:پراز پرنده های
من:شاد
مامانی :یه روز اومد صدای
من:داد
مامانی:کنار برکه بود صدا یکی می گفت
من: خدا خدا ...
دیشب همین کتابمو پاره کردم چه کار بدی کردم!
اتل متل توتوله رو هم می خونم با مامانی بعضی وقتها هم با بابایی انقدر این توتوله رو بامزه میگم که وقتی می خونم مامانی و بابایی منو میگیرن بغلشونو کلی ماچم می کنن