وقتی روزنامه می بینم میزارم جلوم و به شکم می خوابم و با انگشت روش می زنم و با صدای بلند می خونم کتابهامو هم بخوام بخونم دقیقا اینطوری می خونم و مامان و بابام کلی از این کار من ذوق می کنن و برام دست می زنن و آفرین میگن.
دیگه پازل ساعت و حیواناتم رو می تونم خودم بچینم هم اسم حیوانات رو بلدم و هم اینکه چه صداهایی از خودشون در میارن.
الان دیگه 16 تا دندون دارم. وقتی هم گرسنه ام میشه به مامانی میگم بهم غذا بده غذاهای نونی رو هم بیشتر دوست دارم. به نون هم میگم"مون"
وقتی من روزنامه می خونم
-
مامان دیاناچهارشنبه 8 بهمن 1393 - 00:26
-
fahimehشنبه 18 بهمن 1393 - 21:39